بیچاره دلم......

تاریخ تولد این وب :11 / 4 / 91.......................................................................................................................................................هر کس بد ما به خلق گوید        ما چهره ز غم نمی خراشیمما خوبی وی به خلق گوئیم        تا هر دو دروغ گفته باشیم//////////////////////////////////////نه مرادم نه مریدم ، نه پیامم نه کلامم، نه سلامم نه علیکم، نه سپیدم نه سیاهم . نه چنانم که تو گویی، نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند ونه آن گونه که گفتند وشنیدی.نه سما ئم، نه زمینم ، نه به زنجیر کسی برده دینم.. نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جامشرابم ..نه گرفتارواسیرم ، نه حقیرم، نه فرستاده پیرم ،نه به هر خانقه و مسجد و میخانه نشینم..نه جهنم نه بهشتم ،نه چنین است سرنوشتم...این سخن را من از امروز نگفتم ، ننوشتم ، بلکه از روز ازل با قلم نور نوشتم...!حقیقت نه به رنگ است ونه بو، نه به هایست و نه هو ، نه به این است و نه او ، نه به جام است و سبو...گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته بگویم ، تا کسی نشنود آن راز گهربارجهان را !آنچه گفتند و سرودند ؛ تو آني ؛ خود تو جان جهاني ؛ گر نهاني و عياني تو هماني که همه عمر بدنبال خودت نعره زناني ؛ که خود آن نقطه عشقي ؛ تو اسرار نهاني ؛ همه جا تو نه يک جاي ؛ نهيک پاي ؛ همه اي ؛ با همه اي ؛ هم همه اي ؛ تو سکوتي ؛ تو خود باغ بهشتي ؛ ملکوتي ؛ توبخود آمده از فلسفه چون و چرائي ؛ بتو سوگند که اين راز شنيدي و نترسيدي و بيدار شدي در همه افلاک خدائي نه که جزئي ؛ نه چون آب در اندام سبوئي ؛ خود اوئي ؛ بخود آي تا بدر خانه متروکه هر عابد و زاهد ننشيني بیچاره دلم.........ادامه مطلب

تاریخ تولد این وب :11 / 4 / 91.......................................................................................................................................................هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره ز غم نمی خراشیمما خوبی وی به خلق گوئیم تا هر دو دروغ گفته باشیم//////////////////////////////////////نه مرادم نه مریدم ، نه پیامم نه کلامم، نه سلامم نه علیکم، نه سپیدم نه سیاهم . نه چنانم که تو گویی، نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند ونه آن گونه که گفتند وشنیدی.نه سما ئم، نه زمینم ، نه به زنجیر کسی برده دینم.. نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جامشرابم ..نه گرفتارواسیرم ، نه حقیرم، نه فرستاده پیرم ،نه به هر خانقه و مسجد و میخانه نشینم..نه جهنم نه بهشتم ،نه چنین است سرنوشتم...این سخن را من از امروز نگفتم ، ننوشتم ، بلکه از روز ازل با قلم نور نوشتم...!حقیقت نه به رنگ است ونه بو، نه به هایست و نه هو ، نه به این است و نه او ، نه به جام است و سبو...گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته بگویم ، تا کسی نشنود آن راز گهربارجهان را !آنچه گفتند و سرودند ؛ تو آني ؛ خود تو جان جهاني ؛ گر نهاني و عياني تو هماني که همه عمر بدنبال خودت نعره زناني ؛ که خود آن نقطه عشقي ؛ تو اسرار نهاني ؛ همه جا تو نه يک جاي ؛ نهيک پاي ؛ همه اي ؛ با همه اي ؛ هم همه اي ؛ تو سکوتي ؛ تو خود باغ بهشتي ؛ ملکوتي ؛ توبخود آمده از فلسفه چون و چرائي ؛ بتو سوگند که اين راز شنيدي و نترسيدي و بيدار شدي در همه افلاک خدائي نه که جزئي ؛ نه چون آب در اندام سبوئي ؛ خود اوئي ؛ بخود آي تا بدر خانه متروکه هر عابد و زاهد ننشيني و بجز روشني و شعشعه پرتو خود هيچ نبيني و گل وصل بچيني .به خود ای.../// بیچاره دلم.........ادامه مطلب

تاریخ تولد این وب :11 / 4 / 91.......................................................................................................................................................هر کس بد ما به خلق بیچاره دلم.........ادامه مطلب

           تولدم مباااارک...۱۴ مرداد ۶۹ البته حسش نبود با یه روز تاخیر پست گذاشتم...فقط گفتم تاریخ تولدم تو وبم باشه...       مث همیشه یه سال دیگه هم گذشت...۴ سال از دانشگاه...۸ سال از ایجاد وبلاگ...و بیچاره دلم.........ادامه مطلب

 

                                 یلداااااتون مبااااارک‌ باااااشه...

                                              همین....

                                          ۳۰ آذر ۱۳۹۷ 

بیچاره دلم.........

تاریخ تولد این وب :11 / 4 / 91.......................................................................................................................................................هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره ز غم نمی خراشیمما خوبی وی به خلق گوئیم تا هر دو دروغ گفته باشیم//////////////////////////////////////نه مرادم نه مریدم ، نه پیامم نه کلامم، نه سلامم نه علیکم، نه سپیدم نه سیاهم . نه چنانم که تو گویی، نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند ونه آن گونه که گفتند وشنیدی.نه سما ئم، نه زمینم ، نه به زنجیر کسی برده دینم.. نه سرابم نه برای دل تنهایی تو جامشرابم ..نه گرفتارواسیرم ، نه حقیرم، نه فرستاده پیرم ،نه به هر خانقه و مسجد و میخانه نشینم..نه جهنم نه بهشتم ،نه چنین است سرنوشتم...این سخن را من از امروز نگفتم ، ننوشتم ، بلکه از روز ازل با قلم نور نوشتم...!حقیقت نه به رنگ است ونه بو، نه به هایست و نه هو ، نه به این است و نه او ، نه به جام است و سبو...گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته بگویم ، تا کسی نشنود آن راز گهربارجهان را !آنچه گفتند و سرودند ؛ تو آني ؛ خود تو جان جهاني ؛ گر نهاني و عياني تو هماني که همه عمر بدنبال خودت نعره زناني ؛ که خود آن نقطه عشقي ؛ تو اسرار نهاني ؛ همه جا تو نه يک جاي ؛ نهيک پاي ؛ همه اي ؛ با همه اي ؛ هم همه اي ؛ تو سکوتي ؛ تو خود باغ بیچاره دلم.........ادامه مطلب

تاریخ تولد این وب :11 / 4 / 91.......................................................................................................................................................هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره ز غم نمی خراشیمما خوبی وی به خلق گوئیم تا هر دو دروغ گفته باشیم//////////////////////////////////////نه مرادم نه مریدم ، نه پیامم نه کلامم، نه سلامم نه علیکم، نه سپیدم نه سی بیچاره دلم.........ادامه مطلب

بعضي آدم ها را نميشود داشتفقط ميشود يک جور خاصي دوستشان داشت !بعضي آدم ها اصلا براي اين نيستند که براي تو باشند يا تو براي آن ها ! اصلا به آخرش فکر نمي کنيآنها براي اينند که دوستشان بداريآن هم نه دوست داشتن معمولي نه حتي عشق ! يک جور خاصي دوست داشتن که اصلا هم کم نيست ...این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم در کنج دلت تا ابد یه جور خاص دوست داشته خواهند شد... بیچاره دلم.........ادامه مطلب

 خاطراتم را باید مشت ، مشت . . .   ازچاه عمیق قلبم بیرون کشید . . . !   خاطراتی كه ، نه سر دارند و نه ته . . .   ناگهان می آیند، تا خفه ام کنند . . .   میرسند ، سراسیمه . . .   گاهی حتی ،وسط یک فکر . . . !   گاهی وسط یک میهمانی . . . !   سردم می کنند . . . داغم میکنند . . . !   از این سرد و گرم ، می شكند تمام  وجودم!   رگ خوابم را بلدند . . .    لبخندی پر معنا، ز تلخی...   زمینم می زنند . . . !!! بیچاره دلم.........ادامه مطلب

  حال مان بدنیست غم کم میخوریم کم که نه هر روز کم کم میخوریمآب میخواهم برایم مید هند عشق می ورزم عذابم میدهندخنجری بر قلب بیمارم زدند بی گناهی بودم دارم زدندسنگ را بستند سنگ آزاد شد یک شبه بی داد آمد داد شدعشق آخر تیشه زد بر ریشه ام تیشه زد بر ریشه و اندیشه امعشق اگر این است کافر میشوم خوب اگر این است من بد میشوم    این روزا هرکی ازم میپرسه “چطوری ؟”   برا اینکه “خوب” باشم   ناچارا دشمن خدا میشم …   دلم را هنگامی غم می گیرد که نگاهم به دستان گره خورده ی دو آدم خیره می ماند !   هعی بگذریم...  + نوشته شده در  جمعه هفدهم دی ۱۳۹۵ساعت ۹:۹ ب.ظ  توسط  ELYAS  |  بیچاره دلم.........ادامه مطلب